پراکنده های ادبی
صفحه اصلی
ما روزهای جمعه تعطیلیم...
خر نمی شوم...
مرد باشیم
خلوت
پیغمبر بی کتاب
سرود
شنبه ها...
در فرصت مطلوب درآور پدرش را...!
خاطره نیمه جان...
همه را شکل یار میبینم
خونبها
پاسخ
سیزده به در...
سفرنامه ی باران
بر ما هر آنچه لایقمان هست می رود
کدام رنج؟! کدام گنج؟!
خاک چه دانست...
غار افلاطونی
بس کن که تلخ گردد دنیا بر اهل دنیا
هر شب ستاره ای به زمین می کشند و باز ...
دیگر به انتظارِ کدامین رسالتی
آن جا و این جا
زین همه خاموش کنم صبر و صبر نوش کنم
عجب کاری است کار سر معشوق
آن نفسی...
تصویر
ماه و ماهی
عروسک کوکی از دفتر "تولدی دیگر"؛ فروغ فرخزاد
دو تا عینک شعری از "مصطفی رحماندوست"
مرده آنست که نامش به نکویی نبرند - بزرگداشت سعدی
نان ماشینی
فیض بوک : این بار قرار است که روشن بنویسم
به من فحش می دادند، زیرا تو را دوست می دارم
فریاد
مزمور اول (سوک سرودی برای عین القضات همدانی)
جمله خلق جهان در یک کس است
دورها - از کتاب دست بردن زیر لباس سیب! (محمد صالح علاء)
آهسته آهسته مه نو می شود ماه تمام - غزلی از صائب تبریزی
زندانی - سروده ای از "مجتبی کاشانی"
قطار اندیمشک - دفتر شعری از علیرضا قزوه
از ماست که بر ماست - What Goes Around Comes Around
آواز نگاه - سروده ای از هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه)
فلک را عادت دیرینه این است، که با آزادگان دائم به کین است
چه میخواهیم ؟ از رمان «نقاب دیمیتریوس» - نوشته اریک امبلر
حصار شب . شعری از محمدرضا شفیعی کدکنی
آشناسوز. سروده ای قدیمی از هوشنگ ابتهاج
آزادی. بخشی از کتاب پیامبر جبران خلیل جبران
درخت. تنها خداست که میتواند درخت بیافریند
بهار می شود. سروده ای از سیاوش کسرایی
زخم . غزلی از محمدعلی بهمنی
مشق نام لیلی
هی شعر تر انگیزد ، مجموعه شعر طنز سعید بیابانکی
اختراع ، سروده ای از شل سیلورستاین
تردید و یقین
حرف های نگفتنی .:. به قلم دکتر علی شریعتی
ماه غریبستان ؛ ز آگهی مان جهل ماند و جهل ماند از آگهی
ای جلاد ! ننگت باد! «هوشنگ ابتهاج»
شتک زده است به خورشید، خونِ بسیاران؛ غزلی از حسین منزوی
چراغ ؛ یک مثنوی از محمدعلی بهمنی
باران از مجموعه ی اشعار محمد علی بهمنی
انتظار ؛ غزلی از هوشنگ ابتهاج (سایه)
چرا مرده پرست و خصم جانیم؟ (غزلیات شمس؛ مولوی)
کاشکی تفنگ ها هم میمُردند؛ شعری از علی محمد مؤدب
شعر نسروده (کارو)
اعتراف ؛ شعری از قیصر امین پور
وقتی که در خاک چنارانم
لایق دوست (نوشته ای از اردشیر رستمی برگرفته از کتاب تلنگر)
مقتل ؛ غزلی از فاضل نظری (برگرفته از کتابِ "کتاب")
خاموشانه شعری از "سیاوش کسرایی" از مجموعه ی "با دماوند خاموش"
نام بعضی نفرات رزق روحم شده است؛ سروده ای از نیما یوشیج
امید هیچ معجزی ز مرده نیست زنده باش؛ هوشنگ ابتهاج
دو شعر از کتاب "پرده را کنار بزن در پایان تنها عشق پیروز است"
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد؛ غزلی از سعدی علیه الرحمه
معنای "سبزِ زرد" را پاییز میفهمد؛ شعری از مصطفی محبوب مجاز
امشب کنار غزلهای من بخواب ؛ اثری از همایون شجریان با اشعاری از افشین یداللهی
یعنی که وصال یار میباید و نیست؛ مجموعه رباعیاتی از ابوسعید ابوالخیر
وانکه را خیمه به صحرای فراغت زدهاند؛ گر جهان زلزله گیرد غم ویرانی نیست
قوی زیبا ... چو روزی از آغوش دریا برآمد، شبی هم در آغوش دریا بمیرد
صد خزان افسردگی بودم بهارم کردهای؛ تا به دیدارت چنین امیدوارم کردهای
دو خط ، از مجموعهی از زبان برگ، سرودهی محمدرضا شفیعی کدکنی
زناشویی ؛ بریدهای از کتاب "پیامبر" نوشته "جبران خلیل جبران"
پیغام ماهیها؛ سروده ای از سهراب سپهری (مجموعه حجم سبز)
هفت بار تحقیر روح ؛ جبران خلیل جبران
انگار خستگی من به پیش از تولدم برمیگردد
او میکشد قلاب را؛ غزلی از سعدی علیه الرحمه
من دوستارِ دلیرانام: اما شمشیرزنی بس نیست. باید دانست که را به شمشیر باید زد!
از خانه دلت چه خبر؟
یک معمای بزرگ؛ یک رویای عجیب
بودن یا نبودن، حرف در همین است
چون زندان ما بوستان گردد بنگر که بوستان ما خود چه باشد!
ز همت است که دیوار ما چنین پست است
شکست عهد من و گفت هرچه بود گذشت!
در دل ما آرزوی دولت بیدار نیست