کتاب هایی که خوانده ام

البته اینها کتاب هایی هستند که همچنان در کتابخانه شخصی من باقی ماندند. (در حال تکمیل و به روزشدن هست)
تاکنون 195 کتاب در این صفحه ثبت شده است.

آخرین به روزرسانی: جمعه، پنجم خرداد ماه، هزار و چهارصد و دو خورشیدی

بازگشت به صفحه اصلی سایت

# تخصصی نرم افزار

# دفاع مقدس و مقاومت

تنها گریه کن، روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان
اکرم اسلامی

شاید خاطرات مادران شهدا و عاشقانه‌های آنها یکی از جذاب‌ترین و دلنشین‌‌ترین آثار در حوزه دفاع مقدس باشد. زیرا مربوط به مادرانی است که در جنگی هشت ساله سهم داشتند سهمی که بدون هیچ چشم‌داشتی آن را بخشیدند و سالیان سال بی‌صدا در سوگ عزیزشان گریه کردند. حالا که چهل سال از آن سال‌ها می‌گذرد این خاطرات بازهم خواندنی است.
در این کتاب تصویری کوتاه و مختصر اما پر معنا از یک عمر زندگی و فرمانبری و ولایت‌پذیری زنی را می‌خوانید که فرزندش را فدای پابرجا ماندن و استقلال این سرزمین نمود و خودش نیز در راه اسلام و انقلاب از هر چه در توان داشت فروگذار نکرد.
اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان که عاشقانه و خالصانه برای فرزندان این سرزمین از جان و دل مایه می‌گذاشت.
بخشی از این کتاب به مبارزات انقلابی خانم منتظری در قم و تهران می‌پردازد و نمایی کلی از سیمای زنی مجاهد را نشان می دهد که نقشی پررنگ و ستودنی در پیروزی انقلاب داشت. بخش دوم کتاب به خاطرات مادر از زمان جنگ اختصاص دارد و شهادت فرزند دلبندش محمد و همچنین فعالیت‌های این مادر برومند پس از جنگ و مشارکت‌های سازنده‌اش در کارهای خیر مردمی و اجتماعی.


رهبر انقلاب امام خامنه ای پس از خواندن این کتاب ارزشمند فرمودند:
«بسم الله الرّحمن الرّحیم
با شوق و عطش، این کتاب شگفتی‌ساز را خواندم و چشم و دل را شستشو دادم. همه چیز در این کتاب، عالی است؛ روایت، عالی؛ راوی، عالی؛ نگارش، عالی؛ سلیقه تدوین و گردآوری، عالی، و شهید و نگاه مرحمت سالار شهیدان به او و مادرش در نهایت علوّ و رفعت.
هیچ سرمایه‌ی معنوی برای کشور و ملّت و انقلاب برتر از اینها نیست. سرمایه‌ی باارزش دیگر، قدرت نگارش لطیف و گویایی است که این ماجرای عاشقانه‌ی مادرانه به آن نیاز داشت.
۱۰ اسفند ۱۳۹۹»

غریب غرب؛ روایتی کوتاه از زندگی شهید بروجردی (سرداران 1)
عباس رمضانی

کتاب «غریب غرب» در رابطه با زندگی شهید بروجردی نوشته شده است. این کتاب اولین جلد از مجموعه ی سرداران است.
در بخشی از این اثر به روایت همسر شهید می خوانیم:
«همیشه وقتی خواب را توی چشم هایش می دید، می گفت: «تو دوست داری انگار از خواب طلبکار باشی» خیلی دلش می خواست یک بار هم که شده، سرش داد بزند و بگوید: «شد یک بار عین بچه آدم یک گوشه ای، یک دل سیر بخوابی؟ شد چند ساعتی بیشتر کنار من و این بچه ها، حسین و سمّیه بمانی؟» هیچ وقت نتوانست بگوید.
با خواب عیاق نبود، بین راه و نیمه راه می خوابید. پتویی اگر گیرش می آمد، زیر سرش مچاله می کرد و می خوابید، با همان پوتین و اورکت سبزی که می دانست حالا هم تنش هست. پس چرا از شهید شدنت با من حرف نزدی، وقتی که گفتی بچه ها رو بیارین منو ببینن؟ حتی نگفتی بیار ببینمشون یا بیا ببینمت؛ فاصله گرفته بودی یا دل کنده بودی؟ باید می فهمیدم آخرین بار است.»


با ژنرال های پر ستاره و با یال و کوپال فرق داشتند. مدال و درجه شان صداقت بود و سادگی. این ها از میان مردم کوچه و بازار بر آمده بودند و مثل آن ها زندگی می کردند. خاکی بودند. با همه رزمنده ها کار می کردند، غذا می خوردند، می گشتند و مثل آنها لباس می پوشیدند. رابطه ها مراد و مریدی بود، نه رئیس و مرئوسی. آن ها بر قلوب پر شور و با اشتیاق فرماندهی می کردند، نه بر جسم و جان های خشک بی روح.
«سرداران» عنوان مجموعه کتاب هایی است که بنا دارد زندگی سرداران شهید دوران دفاع مقدس را همان گونه که بوده، روایت کند؛ روایتی واقعی، ساده و خودمانی که نسیمی از سادگی و زلالی نسل جوان آن دوره را به آن هایی که نبوده اند منتقل کند و قضاوت را به مخاطب بسپارد.

اشغال؛ تصویر سیزدهم: روایت چهل و پنج روز مقاومت در خرمشهر
محمدرضا ابوالحسنی

کتاب روایت نزدیک 2 : اشغال؛ تصویر سیزدهم - روایت چهل و پنج روز مقاومت در خرمشهر جلد دوم مجموعه‌ی روایت نزدیک حکایت چهل و پنج روز مقاومت شیرمردان و شیرزنان در خرمشهر و وقایع روزهای آغازین جنگ و تهاجم عراقی‌ها به خرمشهر است. کتاب از محافظان شهر می گوید، از آن‌ها که رفتند برای حفاظت از شهرشان تا شهرشان بماند. از امیر رفیعی، از رضا دشتی، از احمد شوش و ... و از محمد جهان آرا که هنوز هم فرمانده محافظان شهر است.


«روایت نزدیک» عنوان کتاب هایی است که بنا دارد وقایع دوران جنگ را روایت کند و بکوشد به قدر بایسته به خواننده نزدیک باشد. ساده باشد. میان کلمه ها و عبارت های پیچیده گم نشود. بتوان آن را راحت خواند. در عین حال به آن چیزی که روایت می کنند نیز نزدیک باشد. در دل معرکه باشد و کاری کند که هر کس آن را بخواند، احساس کند خودش هم دست کم لحظه ای در دل معرکه بوده است.

آخرین نقش؛ زندگی هنرمند شهید مجید فریدفر از زبان پدر و همسر
سارا طالبی

مجید فرید فر در دوران کودکی (پیش از وقوع انقلاب اسلامی) همراه با پدر خود به آکروبات بازی مشغول بود. به همین دلیل، سفرهای زیادی به خارج از کشور داشت و این امر، باعث شد در میان سینماگران ایرانی نیز کودکی معروف شود و از 9 سالگی در فیلم های بسیاری از همان دوران به ایفای نقش بپردازد.
«مراد و لاله» نخستین فیلمی بود که وی در آن بازی کرد.
او موسیقی را به صورت خودآموخته فراگرفت و در بیشتر ساز ها تبحر داشت. شهید فرید فر از ویولن نوازان توانمند بود. به دلیل علاقه اش به موسیقی، بازیگری را رها کرد و در رشته موسیقی در هنرستان به تحصیل پرداخت.
سارا طالبی نویسنده کتاب در بخشی از مقدمه کتاب می نویسد: «مجید از خاک صحنه بلند شد و در خاک وطنش تپید و این دیگر یک نمایش نبود، بلکه زیباترین ترسیم تصویر زندگی اش از جانب خدا بود تا یاد و نامش تا ابد، در صحنه روزگار نقش ببندد و طنین لحظات ناب زندگی اش، زیباترین نواها و موسیقی های جهان را به تسلیم وادار کند. خاطرات پدر و دل نوشته های همسر، شاید بتواند پرده ای کوتاه از روح بزرگ مجید را نمایش بدهد.»
شهید فرید فر خرداد 1360، در روز های اولیه جنگ تحمیلی و در جریان حصر آبادان، هنگامی که ریاست کمیته تجریش را بر عهده داشت، به شهادت رسید.

آسمان؛ سهیلیان به روایت همسر شهید
راضیه تجار

کتاب حاضر، ششمین جلد از مجموعه آسمان، زندگی و خاطرات شهید حمید سهیلیان از زبان همسرش سوسن رجبیان می باشد.
شیرودی می گفت: حمید آن قدر مهارت دارد که در حالت انحنای هلی کوپتر هم، هدف را با تیر بزند. وقتی با هم هستیم و حمید به هدف می زند داد می زنم حمید خورد، اما او با خونسردی می گوید: من فقط موشک ها را رها کردم این خدا بود که به هدف زد..

روزگاران؛ کتاب شناسایی
رضا رسولی

جلد هشتم از مجموعه ی روزگاران به خاطرات فعالیت های شناسایی اختصاص دارد. آن ها تا خودشان منطقه را نمی دیدند، با دست هایشان خاک و پوشش منطقه ی عملیات را لمس نمی کردند، تا وضعیت منطقه را سبک سنگین نمی کردند، اجازه نمی دادند در آن جا عملیات شود؛ بچه های اطلاعات عملیات و شناسایی.
قسمتی از کتاب:
کار یک بار و دو بار نبود. هزاران بار پیش آمده بود. عراقی‌ها می‌آمدند از کنارمان رد می‌شدند. ما هم می‌دیدیمشان؛ حتی سلاحشان را که قنداق تاشو داشت، کلاش بود یا مدل‌های دیگر. لباسشان را که سبز یا کماندویی بود یا رنگ‌های دیگر. هیکل و موهایشان را. گاهی می‌ایستادند و نگاه می‌کردند، درست بالای سرمان. می‌گفتیم الان است که ما را به رگبار ببندند. خیلی معمولی می‌ایستادند، نگاه می‌کردند و بعد می‌رفتند. «و جعلنا» که می‌خواندیم، می‌رفتند.


«روزگاران» عنوان کتاب هایی است که بنا دارد تصویرهایی از سالهای جنگ را در قالب خاطره های بازنویسی شده، برای آنها که آن سال ها را ندیده اند، نشان بدهد. این مجموعه راهیست به سرزمینی نسبتا بکر میان تاریخ و ادبیات، میان واقعه ها و بازگفته ها. خواندنشان تنها یادآوری است، یادآوری این نکته که آن روزها بوده اند و آن واقعه ها رخ داده اند؛ نه در سال ها و جاهای دور، در همین نزدیکی.

روزگاران؛ کتاب تفحص
افروز مهدیان

این کتاب شامل یکصد خاطره کوتاه از تفحص شهدا است.
افروز مهدیان در معرفی این کتاب و در مقدمه می نویسد: خانه و زندگی، زن و فرزند را رها کردند، رفتند توی بیابان دنبال نشانه ها، با آنکه بارها و بارها شنیده بودند «به خاطر دو تا پاره استخوان، خودتان را به کشتن می دهید که چه؟» نمی دانم، شاید آنها که طعنه می زنند، مادر نشده اند؛ جوان مفقودالاثر نداشته اند. نمی دانند حال مادری را که با صدای هر زنگ تلفن از جا می پرد و خیز برمی دارد سمت گوشی که شاید خبری از جگرگوشه اش باشد. نمی فهمند حال مادری را که هر روز دم خانه را آب و جارو می کند و خودش را خانه نشین کرده که نکند او برود و پسرش برگردد.
این کتاب فقط یکصد تصویر کوتاه است از دوران زندگی مردان مردی که بعد از جنگ، یگانه دلخوشی شان آرام کردن دل مادران شهدا بود؛ زیرا این قصه سر دراز دارد.


«روزگاران» عنوان کتاب هایی است که بنا دارد تصویرهایی از سالهای جنگ را در قالب خاطره های بازنویسی شده، برای آنها که آن سال ها را ندیده اند، نشان بدهد. این مجموعه راهیست به سرزمینی نسبتا بکر میان تاریخ و ادبیات، میان واقعه ها و بازگفته ها. خواندنشان تنها یادآوری است، یادآوری این نکته که آن روزها بوده اند و آن واقعه ها رخ داده اند؛ نه در سال ها و جاهای دور، در همین نزدیکی.

روزگاران؛ کتاب جنگ دریایی
حامد انتظام

خاطرات فراهم آمده در کتاب «جنگ دریایی» به رزمندگانی می پردازد که دل به دریا سپرده اند؛ مردانی از جنس همان ها که در خشکی می جنگیدند و از جان مایه می گذاشتند، با همان ایمان و انگیزه. ولی به جای خاکریزهای دشمن، با موج ها و ناوشکن ها و هلی کوپترهای پیشرفته ی نظامی می جنگیدند. دشمن عراقی نبود، آمریکایی ها بودند و امواج بلند.


«روزگاران» عنوان کتاب هایی است که بنا دارد تصویرهایی از سالهای جنگ را در قالب خاطره های بازنویسی شده، برای آنها که آن سال ها را ندیده اند، نشان بدهد. این مجموعه راهیست به سرزمینی نسبتا بکر میان تاریخ و ادبیات، میان واقعه ها و بازگفته ها. خواندنشان تنها یادآوری است، یادآوری این نکته که آن روزها بوده اند و آن واقعه ها رخ داده اند؛ نه در سال ها و جاهای دور، در همین نزدیکی.

خردل، خر است! مجموعه داستانک‌های تلخ و شیرین از «جنگ و صلح»
مهدی نورمحمدزاده

80داستانک در 2بخش 40 تایی به قلم مهدی نورمحمدزاده در کتابی با عنوان «خردل خر است» به رشته تحریر درآمده تا داستان اصحاب جنگ را در دوران جنگ و پس‌از آن روایت کند. نورمحمدزاده در این کتاب سعی کرده تا ارتباطی شکلی یا محتوایی بین داستانک‌ها وجود داشته باشد که در برخی این ارتباط عمیق و پررنگ‌تر بوده و سرآغاز داستان دیگری شده‌است. نویسنده در مقدمه کتاب آورده‌است: «نه 300سال که کمتر از 30سال از روزها و شب‌های آسمانی جنگ می‌گذرد. سال 67جنگ برای خیلی‌ها تمام شد. برای بعضی‌های دیگر هم اصلاً جنگی آغاز نشده بود که پایانی داشته باشد، اما برای بعضی دیگر جنگ و آثار عمیقش تا امروز ادامه دارد. دسته سوم که سرنوشتی چون اصحاب کهف دارند اصحاب جنگ هستند. این داستانک‌ها کوششی است فارغ از کلیشه‌های رسانه‌ای برای یادآوری و شاید هم فراموشی دردهای تلخ و شیرین اصحاب جنگ». در این کتاب که توسط انتشارات روایت‌فتح چاپ شده داستان‌های کوتاهی روایت شده که خواندنش خالی از لطف نیست.
این کتاب با متن کوتاهی به شهید حمید باکری تقدیم شده است. در این متن می خوانیم: «که شاید اول بار او نیوشیده بود که: بازماندگان کاروان شهادت را سرنوشتی جز این سه نخواهد بود: پشیمان گذشته، بی خیال گذشته و وفادار گذشته! سرانجام دو گروه اول تلخ است و در حلقه سوم ماندن، سخت است؛ بسان غرق شدن در دریای غصه و مصیبت...»

فرنگیس؛ خاطرات فرنگیس حیدرپور
مهناز فتاحی

کتاب "فرنگیس" در 12 فصل تنظیم شده که با یک مقدمه شروع می‌شود و پایان‌ بخش آن «کلام آخر» است. فصل اول به دوران کودکی راوی می‌پردازد که در آن از جنگ و پیامدهای آن خبری نیست اما سایه فقر و محرومیت در جایی که فرنگیس و خانواده‌اش زندگی می‌کنند به خوبی مشهود است. او در این فصل ماجرایی را تعریف می‌کند که قرار بوده به‌ رغم مخالف خود به عقد یک مرد عراقی در شهر خانقین درآید که با دخالت گرگین‌خان، از بزرگان فامیل از اتفاق ناخواسته پیشگیری می‌شود. در فصل دوم، خواستگاری از روستای مجاور، گورسفید برای فرنگیس می‌آید که این بار ازدواج صورت می‌گیرد و او با مردی به نام علیمردان زندگی مشترکی را شروع می‌کند. فصل بعدی نشان می‌دهد این زن و شوهر جوان زندگی نسبتا خوشی را آغاز می‌کنند اما در ادامه که شرح آن در فصل چهارم آمده، اول زندگی مشترک این زوج جوان با آغاز جنگ تحمیلی حکومت بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران هم زمان شده و نیروهای متجاوز عراقی خیلی زود از مرزها گذشته و به روستای آن‌ها نزدیک می‌شوند. گروهی از مردهای روستا برای مقابله با دشمن به خط مقدم می‌روند و گروهی دیگر که برای سراغ گرفتن از آن‌ها راهی می‌شوند همگی به شهادت می‌رسند. زنان و مردان باقی مانده در روستا به کوه‌های اطراف پناه می‌برند و به این صورت صحنه‌های دهشتناک جنگ و مقاومت و حماسه‌ آفرینی زنان و مردان غیور مناطق مرزی از جمله خطه گیلان‌غرب به ویژه فرنگیس و خانواده‌اش یکی پس از دیگری خود را نشان می‌دهد. فرنگیس در یکی از این صحنه‌ها و هنگامی که از پناهگاهی در کوه‌های اطراف روستا به خانه برگشته تا آذوقه بردارد، در بازگشت با 2 سرباز عراقی مواجه می‌شود که یکی از آن‌ها را با تبر می‌کشد و دیگری را اسیر می‌کند.

یاران سلیمانی
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده های معظم شهدای مدافع حرم

# تاریخ ایران و جهان

# سیاسی و اجتماعی

# شعر

# رمان و داستان ایرانی

# رمان و داستان خارجی

بیگانه
آلبرکامو

کتاب بیگانه، اثر نویسنده ی فرانسوی، آلبر کامو بوده و در سال 1942 انتشار یافته است. از پس زمینه و جان مایه ی رمان بیگانه ، اغلب به عنوان مثالی از فلسفه ی ابزورد و هستی گرایانه ی کامو یاد شده است؛ گرچه خود او، اگزیستانسیال بودن این اثر را رد کرده است. شخصیت اصلی کتاب، یک مرد فرانسوی/الجزایری بی تفاوت به نام مورسو است که با عباراتی چون «شهروند رام شده ی فرانسه در آفریقای شمالی» و «مرد مدیترانه ای» توصیف شده است؛ هرچند مورسو به ندرت از فرهنگ سنتی مدیترانه بویی برده و در آن سهیم می شود. او در مراسم خاک سپاری مادرش حضور می یابد و چند روز بعد، مردی عرب را که درگیر تنازعی با یکی از دوستانش بوده، در الجزیره ی تحت اشغال فرانسوی ها به قتل می رساند. مورسو محاکمه و به اعدام محکوم می شود. داستان به دو بخش قبل و بعد از قتل تقسیم شده و به صورت اول شخص، توسط شخصیت اصلی روایت می شود. کتاب بیگانه، چهار بار به زبان انگلیسی و همچنین به زبان های متعدد دیگری ترجمه شده و یکی از برترین آثار کلاسیک قرن بیستم به حساب می آید. روزنامه ی لوموند فرانسه، رمان بیگانه را در در رتبه ی نخست صد کتاب برتر قرن قرار داده است.

سقوط
آلبرکامو

کتاب سقوط، رمانی فلسفی نوشته ی آلبر کامو است که برای اولین بار در سال 1956 انتشار یافت و آخرین اثر داستانی کامل شده ی این نویسنده ی فرانسوی به حساب می آید. داستان، در آمستردام می گذرد و دنباله ای از تک گویی های دراماتیک ژان باپتیست کلامنس در توصیف زندگی اش برای یک غریبه، آن را شکل داده است. کلامنس به شکلی اعتراف گونه، ماجرای موفقیتش به عنوان یک وکیل مدافع ثروتمند و پاریسی مورد احترام همکارانش را تعریف می کند. بحران و در نهایت «سقوط» کلامنس از جلال و جبروت گذشته اش، به گفته ی خود او، یادآور رمان سقوط آدم از باغ عدن است. این اثر، بن مایه هایی چون بی گناهی، حصر، عدم وجود و حقیقت را مورد واکاوی و کنکاش قرار می دهد. فیلسوف اگزیستانسیالیست، ژان پل سارتر در ستایش این اثر، آن را «احتمالا زیباترین و درک نشده ترین» کتاب کامو توصیف کرده است. کتاب سقوط، تلاشی است برای توضیح این که بشر چگونه قادر است چنین اعمال پلید و زشتی را در جهان مرتکب شود.

# سفرنامه و زندگی نامه

مارک دو پلو
منصور ضابطیان

"مارک دو پلو" از "منصور ضابطیان" که دربردارنده ی سفرنامه ها و عکس های اوست به نوعی در ادامه ی اثر دیگر او با نام "مارک و پلو" آمده است؛ بنابراین اگر از مطالعه ی "مارک و پلو" لذت بردید، قطعا از مطالعه ی "مارک دو پلو" شگفت زده خواهید شد! این اثر مطالبی مربوط به سفرهای بعدی نویسنده را ارائه کرده که به مراتب از کتاب قبل، کامل و طولانی تر هستند. به عبارتی "منصور ضابطیان" در این کتاب، عمیق تر به سراغ هرچیز رفته و نحوه ی روایت سفرها نیز به نسبت قبل ارتقا یافته است. نویسنده مخاطبش را قدم به قدم در کشورهای مختلف همراهی می کند و اطلاعات جالبی را به او منتقل می کند که فقط از یک سفر واقعی به دست می آید! زبان نوشتاری کتاب بسیار روان، شیرین و طنازانه است و سبب برانگیخته شدن اشتیاق سفر در مخاطب می شود. علاوه بر اطلاعات متنوعی که از فرهنگ و هنر و آداب هر منطقه ارائه شده، توصیه هایی برای بهبود شرایط سفر نیز لا به لای مطالب گنجانده شده است. از جمله ی آنها می توان به نحوه ی انتخاب همسفر، بهینه سازی هزینه سفر با انتخاب مکان اقامت مناسب تر و آشنایی با سیستم حمل و نقل شهری اشاره کرد. چه برای کسانی که ترجیح می دهند در اتاقشان با یک فنجان قهوه به دوردست ترین نقاط دنیا سفر کنند و چه برای کسانی که آرام و قرار خود را در سفر کردن می یابند، "مارک دو پلو" به قلم "منصور ضابطیان" یک اثر فوق العاده جذاب و دلپذیر است که حتی می توانید آن را در مسیر هم مطالعه کنید.

چای نعنا
منصور ضابطیان

در بهار سال 1396 منصور ضابطیان سفری را به کشور مراکش آغاز می کند. این کشور در قاره آفریقا کمترین فاصله را با قاره اروپا دارد و به نوعی دروازه ورود به قاره افریقا محسوب می شود. ضابطیان در این سفر حدودا 20 روزه بیشتر قسمت های شمالی و مرکزی مراکش را بازدید می کند و قسمت های جنوبی را به زمانی دیگر موکول می کند. همانطور که خود نویسنده گفته بیشتر در این کتاب سعی بر این بوده که از مردم مراکش سخن به میان آید چرا که اطلاعات بناهای تاریخی را می توان به راحتی در اینترنت جستجو کرد. آنچه که مهم است در یک سفرنامه باید خواننده از تجربیات برخورد نویسنده با مردمی با فرهنگ های دیگر مطلع شود. کتاب حاوی مطالب و عکس های بی نظیری از این کشور کمتر شناخته شده برای ایرانیان است. انتشارات مثلث این اثر را در 168 صفحه منتشر نموده است.

استامبولی
منصور ضابطیان

نویسنده ی کتاب استامبولی، منصور ضابطیان، در مورد کتاب خود نوشته است: ”من یک کتاب به استانبول بدهکار بودم. استانبول نخستین شهری بود که مرا با جهانی فراتر از سرزمین خودم آشنا کرد و با من وارد مکالمه ای شد که به زندگی امروزم که با سفر معنا می شود، منتهی شده است. استانبول در بیست و هفت سالگی ام مرا به سوی خود فراخواند و نشانم داد که جهان شکل دیگری است. شرح آن نخستین سفر را در کتاب مارک و پلو مفصل نوشته ام و نمی خواهم دوباره آن قصه را تکرار کنم. از آن سال ها تا این سفر، بارها و بارها به استانبول سفر کردم اما هیچ وقت سفرم آن قدر طولانی یا آن قدر با فراغ بر بال نبود که بتوانم کتابی درباره آن بنویسم. درباره شهری که تصور میکنم ایرانی ها بیش از هر شهر دیگری ، خارج از مرزهایشان، به آنجا می روند و حتی کسانی که سفرروهای حرفه ای نیستند هم خاطره ای از آن را در کوله بار زندگی ذخیره کرده اند. با بهتر شدن اوضاع سفر پس از پاندمی کرونا، ترکیه جزو نخستین کشورهایی بود که مرزهایش را گشود و برای من که از آخرین سفر برون مرزی ام، دو سال میگذشت، بهترین زمان بود تا دینی را که بر گردن داشتم، در قالب این کتاب ادا کنم. اگر نگویم استانبول عجیب ترین شهری است که در زندگی دیده ام ، دستکم می توانم ادعا کنم که یکی از عجیب ترین شهرهایی است که به آن سفر کرده ام. شهری بینابین سنتی چندهزارساله و مدرنیسمی اغراق شده که گاهی در اروپای غربی هم نمی شود نمونه اش را دید. استانبول برآمده از تاریخی چندهزارساله است. تاریخی که در مقاطعی طولانی یک شکوه جهانی را نمایندگی میکرده و نشانه هایش را می توان در کوچه پس کوچه های امروز آن به راحتی دید. دروازه ای که فقط یک ارتباط جغرافیایی میان شرق و غرب نیست، آخرین ایستگاه فرهنگی تفکر شرق در ورود به اندیشه غربی هم هست و البته می توان در این جملات، جای شرق و غرب را هم باهم جابه جا کرد."

# مذهبی و اخلاقی و تربیتی

# علمی

# دسته بندی نشده